روز اول که بشد چشم تو در دنیا باز
بودی از ظاهر و باطن تو سراپای نیاز
خرقه قابله ات پوشش و شیر مادر
کرد از ظاهر و هم باطن تو رفع نیاز
باش هشیار که این یک دو سه روزت نکند
غافل از یاد خدا آخرت این عیش مجاز
آنچه اندر طلبش عمر گرانمایه رود
نیست جز طول امل همره امید دراز
گوش اندر طلب معرفت و فضل و کمال
طاعت کوشش و بیداری و تقوا و نماز
تبری غیر سه خرقه ز جهان گذرا
نبود ما حصل عمر بجز سوز و گداز
مرد عاقل کند اندیشه که هنگام رحیل
فارغ البال و رهائی بود از کینه و آز
پشتیبانی